. ارباب ذهن خود باشید!

اکثر مردم فقط افکار مربوط به خودشان را دارند و همواره همین افکار را همراه خود دارند. آنها همیشه یک نوع تصور ذهنی را به صورت اتوماتیک در ضمیر ناخودآگاهشان مجسم می کنند. و این به این معنی ست که آنها همیشه یک نوع فیلم را در ذهن خود می بینند و در نتیجه به صورت متداوم یک نوع زندگی را تجسم و خلق می کنند.

این را بدانید که شما می توانید افکار و تصاویر را در ذهنتان تغییر دهید . یعنی یک نوار کاست "جدید" را در ذهنتان قرار دهید. همانطوری که افکار ،حوادث و موقعیت های زندگیتان را خلق می کنند، با تغییر افکار همیشگی و تکراری ، حوادث و موقعیت های زندگیتان نیز تغییر می کنند.

اکثر مردم نمی دانند و یا اینکه باور نمی کنند که می توانند راه و روش فکر کردنشان را تغییر دهند. پس تغییر و تحول در زندگیشان اتفاق نمی افتد . اما مردمی هم هستند که این را می دانند و باور کرده اند و برای رسید به آن تلاش هم می کنند. اگر آنها روی تلاششان پافشاری کنند و از روند و پردازش افکارشان آگاه شوند و تلاش کنند تا محتویات ذهنشان را فیلتر و کنترل کنند، آنها دقیقا در عمل می بینند که افکارشان چقدر خلاق و دارای چه قدرتی ست!!

خاموش کردن ذهن ، مرحله ی بالایی ست که عده ی کمی درباره آن می دانند و عده ی کمی برای رسیدن به آن قدم بر می دارند . وقتی شخصی به این مرحله برسد متوجه خواهد شد که او ساخته شده از ذهن و افکارش نیست بلکه چیزی فراتر از این حرفهاست!
و او به طریق واضح و روشنی پی به ماهیت این واقعیت می برد.
توانایی خاموش کردن ذهن ، همان کلید کنترل ذهن است . ما را قادر می سازد تا هر موقع که خواستیم ذهن را خاموش و یا روشن کنیم . وقتی قادر شدیم ذهن را خاموش کنیم سکوت و آرامش ، قدرت، اعتماد به نفس و شادی را تجربه خواهیم کرد. وقتی که ذهن و افکارش آرام گرفتند و خاموش شدند آن موقع است که ما می توانیم از حداکثر توانایی و قدرت ذهنمان بهره ببریم . خاموش کردن افکار از پچ پچ های پی در پی و خسته کننده باعث می شود تا از یک آگاهی آرام و شاد لذت ببرید . در این مرحله است که "ما" ارباب ذهنمان می شویم!
غلبه بر ذهن
قدرت عظیم تمرکز ، آزاد سازی ذهن از افکار را آسان می سازد . وقتی که هیچ فکری برای منحرف کردن و حواس پرت کردن وجود نداشته باشد یکی از فکرها به طور کامل از وجود ابدی و واقعی خود هوشیار و آگاه می شود و آن هنگام است که قدرت بی حد و حصر پیدا می کند.این هدف واقعی جویندگان معنوی ، قدیسین و ... است . این یک هدف سری و اسرار آمیز است که فراتر از هر مذهب و سنتی ست .

این راز مال شماست که با آن زندگی کنید و از آن لذت ببرید .اگر برایش تلاش کنید!
ذهن شما مسئول تمام حوادث و اتفاقات زندگیتان است . او خالق هر چیزی در دنیای شماست! جهان برای موجودیتش وابسته به ذهن است . هنگامی که در خواب عمیق و بدون رویا به سر می برید آیا از جهان آگاهید؟ آیا کسی هست که در هنگام غش و بیهوشی از دنیای اطرافش آگاه باشد؟ هوشیاری و آگاهی از جهان فقط هنگامی اتفاق می افتد که ذهن کاملا فعال است . در مراقبه عمیق هنگامی که ذهن آرام می گیرد به نظر می رسد که جهان ناپدید می شود.

هنگامی که ارباب ذهنتان می شوید یعنی ارباب جهانتان می شوید!

وقتی که شما قادر می شوید که ذهنتان را خاموش کنید، شما خودتان را از بند تمام عادات و نگرش های منفی رها ساخته اید. در این صورت ذهن شما از احساساتتان ، وضعیتتان و رفتارتان تحت تاثیر قرار نمی گیرد. وقتی که بتوانید ذهنتان را حتی برای مدت کوتاهی خاموش کنید شما متوجه می شوید که شما، ذهنتان نیستید!
ذهن یک نوع انرژی ست که بی وقفه توجه شما را به خود مشغول کرده است . شخصی که با روش مراقبه برای اولین بار با ذهنش برخورد می کند ممکن است این حرف ها برایش عجیب و غریب و احمقانه به نظر برسد . تنها شخصی که چندین بار مراقبه را تمرین کرده باشد یا از فلسفه های شرقی آگاه باشد می تواند این مفاهیم را درک کند و آنها را بپذیرد. به وسیله این سکوت درونی شما می توانید به ذهنتان نگاهی بیندازید و با خود فکر کنید اصلا این چه هست؟ در ذات واقعیش تامل کنید و اینکه چگونه و چطور کار می کند!
وقتی که روی این حالت درونی کار می کنید معمولا ذهن انواع دلایل و عذر و بهانه ها را می آورد که به این دلایل آن موضوع را تحت کنترل در نیاورد . چون ذهن می خواهد که رها باشد و هر جا که دوست دارد پرسه بزند . ذهن بر این باور است که اگر خاموش باشد زندگی متوقف می شود . نمی خواهد بپذیرد که زندگی حتی بدون پچ پچ های مدام و گفتگوهای درونی او ادامه پیدا می کند.
ذهن نمی تواند آنچه که فراتر از آن است را بفهمد. زمانی که در حالت خاموشی است نمی تواند در زمان آینده ایی که به آن تعلق ندارد باشد! چگونه می تواند زمانی را که وجود ندارد تجربه کند! ذهن نمی تواند به زمانی بیندیشد که هرگز آن را تجربه نکرده است!

نمی تواند یک حالتی را که در آن غایب است را تجربه کند! نمی تواند راجع به حالتی فکر کند که تا به حال آن را تجربه نکرده است.

پس اینجاست که نتیجه می گیریم هر چیز و هر فکری به آن راه پیدا کند مانند این است که در زمان حال اتفاق افتاده است!

در طبیعت هیچ خلائی وجود ندارد . وقتی که ذهن از آرامش و سکوت ساخته شده است یعنی چیز جدیدی در آن قدم می گذارد . این همان آگاهی جهانیست ، روح، قدرت خلاق و همان من درونی شما! شما می توانید آن را هر چیزی که می خواهید بنامید. این نیرویی ست که همیشه وجود داشته است و آن نیرو در درون ماست...آن نیرو ما هستیم ...آن آگاهیِ واقعی ماست ...چیزی که ما آن را فراموش کرده ایم.

قدرت افکار
اگر شما مرتب به مشکلات ، ترس ها و شکست های زندگیتان فکر کنید زندگی مانند آیینه ایی این افکار را به شما بر می گرداند. اگر شما مرتب درباره موقعیت کنونی یتان فکر کنید شما آن را خلق خواهید کرد. و اگر شما دائما به یک نوع روش فکر کردن دچار شده اید پس دائما یک نوع خاص از حوادث و موقعیت ها را جذب زندگیتان خواهید کرد!
شما می توانید افکارتان را تغییر دهید و آن افکاری که می خواهید را انتخاب کنید . این کار زندگیتان را تغییر خواهد داد . شما می توانید درست از همین الان شروع به تغییر راه و روش فکر کردنتان کنید و تصاویری جدید ، مثبت و زیبایی را در ذهنتان نقاشی کنید. شما می توانید از امروز ، از نگاه کردن به عکس ها و صحنه هایی که ذهنتان را پر کرده است ،دست بردارید . شما می توانید به تصاویر ذهنی که دوست دارید فکر کنید حتی اگر آن تصاویر با موقعیت های واقعی زندگیتان تفاوت بسیاری داشته باشد...
شما یک اتاق مخصوص پروژه در ذهنتان دارید و می توانید هر فیلمی را که دوست دارید در آن اتاق به نمایش در آورید . در این اتاق داخلی ذهنتان شما می توانید به انتخاب خودتان هر تصویر و یا هر نقاشی که دوست دارید را آویزان کنید.
آیا همانطوری که این خطوط را می خوانید یک احساس قدرتمندی در شما موج وار حرکت نمی کند؟ شما می توانید زندگیتان را هدایت کنید . افکار ما مانند ریسمان هایی هستند که موقعیت ها و حوادث زندگیمان را می کشند . می توانید ((شما)) این ریسمان ها را بکشید و زندگیتان را شادتر و راضی کننده تر کنید . وقتی شما رئیس ذهنتان می شوید قدرتی پیدا می کنید که می توانید زندگی احساسی و درونیتان، روابط و موقعیت هایتان را بهبود ببخشید.
بعضی افراد در طول زندگیشان ارتقا کمی پیدا می کنند بعضی دیگر تا منتهی الیه ارتقا پیدا می کنند و یک شخص مهمی در سیاست، در دانش، سرمایه گذاری و یا زمینه های دیگر می شوند.

میزان توانایی تان و اینکه چقدر می توانید ارتقا پیدا کنید به وسعت توانایی یتان برای انتخاب افکار و تغییر محتوی ذهنتان بستگی دارد و اینکه شما برده ی ذهنتان هستید یا سرور آن ؟
همانطوری که قبلا گفته شد می توانید حتی فراتر از این حرفها بروید اگر چه عده ی کمی تا این حد پیش می روند. بعضی افراد مشتاقند که به منبع ذهنشان راه پیدا کنند و بتوانند آن را خاموش و روشن کنند . وقتی که آنها به موفقیت دست پیدا می کنند متوجه رمز و راز های آن می شوند که بسیاری تلاش کرده اند به آن دست پیدا کنند.

آنها سکوت را ماورای افکارشان پیدا می کنند، یک آزادی واقعی!
وقتی که ارباب ذهنتان می شوید می توانید به هر چیزی که دوست دارید و می خواهید فکر کنید ، و به آن برسید.
شما دیگر تحت تاثیر نیروهای بیرونی قرار نمی گیرید و در خلق زندگیتان شریک می شوید.
وقتی شما به ذهنتان صعود کنید شما می توانید آن را دقیقا همانطوری که هست بشناسید . با این کار شما به جایی خواهید رسید که قادر خواهید بود خودتان را از امر کردن آن آزاد سازید. ذهن شما یک ابزار برای استفاده تان است . پس تا آخرین حد از آن استفاده کنید.
در نهایت شما به سمت تجزیه مراحل بالایی از سطح آگاهی هدایت خواهید شد به سمت چیزهایی که در همه ی سنت های معنوی جهان آموزش داده شده است.

نظرات شما عزیزان: